ناجا:تجاوز گروهی خمینیشهر طبیعی است!
خبرآنلاین: حسین کرمی انعکاس رسانه ای حادثه تجاوز گروهی در خمینی شهر را باعث ایجاد احساس ناامنی در جامعه می داند و می گوید این قبیل حوادث، طبیعی است.
با گذشت نزدیک به یک ماه از وقوع حادثه تجاوز گروهی در خمینی
شهر اصفهان، رئیس پلیس این استان می گوید این قبیل حوادث طبیعی است و در
تمام شهرها و استانهای کشور رخ می دهد.
حسن کرمی که امروز در نشست
مشترک مسئولان قضایی استان اصفهان سخن می گفت، بار دیگر، پای رسانه ها را
به میان کشید و با انتقاد از عملکرد رسانه ها در بازتاب حادثه خمینی شهر،
گفت: " وقوع حادثه خمینی شهر و سرقت همزمان از چهار مغازه در اصفهان با
رسانه ای شدن، بزرگنمایی شد."
در حادثه تجاوز گروهی خمینی شهر، ۱۲
تن از اراذل و اوباش بنام این شهرستان، شبانه به باغی در حاشیه این شهر
حمله کردند و دست و پای مردان حاضر در آن باغ را بسته و به زنان تجاوز
کردند. هر چند در ابتدا گفته می شد اشخاصی که مورد تجاوز قرار گرفتند،
ارتباط خانوادگی با همدیگر نداشتند، ولی پس از یک ماه از وقوع این جنایت،
انصاری، رئیس کل دادگستری اصفهان اعلام کرد قربانیان، ۴ زوج و یک خواهر و
برادر بودند.
اکنون که حوادث تجاوز گروهی مانند روستای قوژد در
شهرستان کاشمر و تجاوز به پزشک خانواده روستای لیوان شرقی از شهرستان
بندرگز، رسانه ای شده است، کرمی، رئیس پلیس اصفهان خبر از "طبیعی بودن" این
گونه جنایتها می دهد.
رئیس پلیس استان اصفهان، همچنین از "ظرفیت
بالای مردم اصفهان" تمجید می کند و می گوید: " اما ظرفیت مردم اصفهان آنقدر
بالا است که با این گونه موارد احساس امنیت آنان کاهش نمییابد."
این
در حالی است که پس از وقوع حادثه تجاوز گروهی در خمینی شهر، مردم با تجمع
در مقابل دادگستری این شهر، خواستار اجرای عدالت و به مجازات رساندن
متجاوزان شده بودند.
سرانجام با پیگیری مردم و دستگاه قضایی این
شهرستان و توزیع عکسهای جنایتکاران در سطح این استان، ۹ نفر از اوباش
متجاوز دستگیر و بقیه کماکان متواری هستند.
کاهش سن بلوغ در نوجوانان ایرانی:
حسن موسوی چلک در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به کاهش سن بلوغ در نوجوانان
ایرانی اظهار کرد: سن بلوغ به دلیل تغییراتی که در حوزه بهداشت، تغذیه و
اطلاعات رخ داده کاهش یافته است. در کنار این موضوع میانگین سن ازدواج در
ایران هم افزایش یافته و کوچکترین تاثیر این موضوع طولانی شدن حد فاصل بین
بلوغ جنسی و ارضای طبیعی غریزه جنسی از طریق ازدواج است.
وی افزود:
دوران بلوغ اگر به درستی مدیریت نشود تهدیدهایی را برای کودکان، نوجوانان و
خانوادههایشان به دنبال دارد. مدیریت یعنی پدر و مادر اطلاعات درست در
این زمینه را در اختیار کودکان و نوجوانان قرار دهند تا به خودشناسی
کودکان و نوجوانان و تعامل درست آنان با دیگران کمک میکنند.
ادامه مطلب ...
آتنای 3 ساله میخواهد زنده بماند
آتنا قجر که دو سال و 9 ماه سن دارد، روز سهشنبه گذشته سوم خردادماه سال
جاری در یک کلینیک در سنندج که متعلق به بخش خصوصی است تحت عمل جراحی قرار
گرفت و هماکنون دچار مرگ مغزی شده است که والدین آتنا عدم وجود تجهیزات
مورد نیاز مراقبتهای بعد از عمل و اهمال کاری پزشکان معالج را دلیل اصلی
این وضع اعلام میکنند.
ملت ما: «آتنا قجر» کودک سه ساله سنندجی که به دلیل مشکل لوزه تحت عمل
جراحی قرار گرفته بود، به دلیل نبود تجهیزات مراقبتهای ویژه بعد از عمل و
اهمالکاری پزشکان دچار مرگ مغزی شده و پزشکان از بازگشت مجدد وی به زندگی
قطع امید کردهاند.
آتنا قجر که دو سال و 9 ماه سن دارد، روز سهشنبه گذشته سوم خردادماه سال جاری در یک کلینیک در سنندج که متعلق به بخش خصوصی است تحت عمل جراحی قرار گرفت و هماکنون دچار مرگ مغزی شده است که والدین آتنا عدم وجود تجهیزات مورد نیاز مراقبتهای بعد از عمل و اهمال کاری پزشکان معالج را دلیل اصلی این وضع اعلام میکنند.
آتنا که هماکنون در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بعثت سنندج بستری است در مدت پنج روز اخیر در وضع کما بوده و پزشکان متخصص مغز و اعصاب بیمارستان بعثت سنندج، مرگ مغزی وی را تایید کردهاند و در حال حاضر در انتظار اخذ رضایت از والدینش برای قطع کردن دستگاه تنفس مصنوعی هستند.
مادر آتنا درباره وضع کودک خود و روند عمل جراحیاش گفت: با توجه به تشخیص پزشک متخصص، آتنا سهشنبه گذشته در کلینیک جراحی خصوصی تحت عمل قرار گرفت و متاسفانه از همان روز تاکنون وی دچار مرگ مغزی شده است و با توجه به اعلام پزشکان امید به زنده ماندن وی در حد صفر درصد است.
وی ادامه داد: بعد از اعلام نیاز به عمل جراحی آتنا و دستور پزشک معالج مشاوره بیهوشی وی نیز انجام شد و آنها وضعیت عمومی آتنا را برای انجام عمل جراحی مساعد عنوان کردند و سهشنبه گذشته سوم خرداد ماه راس ساعت 9 صبح وی در این کلینیک جراحی که متعلق به بخش خصوصی است، بستری شد.
وی میگوید: در حالی که من و پدر آتنا درخواست کرده بودیم که وی را برای عمل جراحی به تهران اعزام کنند ولی پزشک معالج وی اعلام کرد که این عمل سرپایی است و مشکل چندانی ندارد و میتوان آن را براحتی در کلینیک انجام داد.
ادامه مطلب ...طلوع نور، همراه است با آغازی که برای هرکدام از ما رنگ و طرحی منحصر و مخصوص به خود دارد. از خانه بیرون میزنیم؛ صبحانهخورده یا نخورده، شاد یا غمگین، باانرژی یا بیحال و کمرمق؛ در تمام حالتهای ممکن، از خانه به قصد رفتن به محل کار خارج میشویم و در این بیرونآمدن از یک محیط و واردشدن به محیطی دیگر، عملاً یکسری تغییرات، ما را دچار خود خواهد نمود؛ محیط گرم و صمیمی خانه و دنیای خارج از آن با مختصات ویژه و مخصوص به خود. هر کدام از ما وقتی قدم در محیط بیرون از خانه میگذاریم، بخشی از تابلوی آنروز و یا تکّهای از پازل جامعه را کامل مینماییم؛ تابلویی با هزارانهزار تکّه که هریک از ما به آن حس و وجود میبخشیم. شما خودتان در لحظاتی کوتاه، تصور نمایید که اگر آدمهایی اخمو، گیج و گنگ و ناراحت و عصبانی با بیحالی تمام خواسته باشند این پازل را کامل نمایند، چه اتفاقی میافتد و سرنوشت آن تابلو چه خواهد شد؟!
هر کدام از ما، عادات مخصوص به خود را داریم؛ دیر یا زود خوابیدن، فضایی که برای خوابیدن انتخاب مینماییم و... در جهت مقابل، تمام آدمها بیدارشدنشان هم تابع برخی عادتها و تکرارهاییست که بر اثر کثرت انجام، به یک تیپ شخصیتی تبدیل شدهاند. بیدارشدن در ساعات مختلف، فارغ از آنکه سحرخیزی را همیشه باید درنظر داشته باشیم، یک مسألهی کاملاً طبیعی و فردیست که در دنیای ماشینی و آپارتمانی امروز، برخی را بهشدت دچار دیر بیدارشدن نیز نموده است؛ خستگی ناشی از رفتوآمدهای طولانی، دیرخوابیدنها و روبهروی تلویزیون خوابرفتنها، شامخوردنهای انتهای شب و مهمانیهایی که گاه تا پاسی از شب ادامهمییابد، همه و همه برای بیدارشدن در ساعات نخستین روز، ما را دچار مشکل مینماید.
اما در هر ساعت از روز که بیدار شدیم، باید خود را برای یک زندگی زیبا و دوستداشتنی به تمامی معنای کلمه مهیا نماییم. خوردن صبحانهای هرچند مختصر، دوشگرفتن و تغییر هرچند اندک در پوشش و ظاهر، میتواند به این مهم کمک نماید که «بازسازیشده»، قدم در اجتماع گذاریم. اگرچه نحوهی خوابیدن و تعداد ساعاتی که به بدن فرصت میدهیم تا نیروهای از دسترفتهی خود را بازیابی نماید، مهم است اما در همان دقایقی که بیدار میشویم هم میتوانیم تغییراتی اساسی و درخور توجه در خود بهوجود آوریم.
گوشدادن به خبرهای صبحگاهی رادیو، فقط چند دقیقه گوشدادن به یک موسیقی آرام و التیامدهنده، خوشوبش با اهل منزل، حتی قدم در کوچه نهادن به بهانهی خرید نان، همه در بازیابی روحی ما تأثیر بهسزایی میتواند داشته باشد که در بیشتر مواقع از آن غافلیم.
اگر بپذیریم که همراهشدن با دریای خروشان جامعه در ساعاتی میتواند تأثیر متقابل داشته باشد، هر کدام از ما میتوانیم منبع بیکران شادی و انرژی برای اطرافیان خود باشیم؛ همصحبتی شاد و پرانرژی، همکاری سرحال و بانشاط ، همسایهای خوشرو و مهربان ، همکلاسی آرام و دوستداشتنی، همسری مهربان و صبور ، کسانی هستند که یا با ما مواجهاند و یا ما دیگران را با این عناوین مواجه مینماییم.
آغاز هر مقولهای اگر همراه با شادی و رضایت باشد، در پایان نتیجهای خارقالعاده برجای خواهد نهاد؛ پدر شاد و پرانرژی، خانوادهای موفق را به بیرون از خانه هدایت مینماید و همسری مهربان و گشادهرو، روزی همراه با سرور و شادی را مژده میدهد و فرزندان این خانواده تمام روز، منبعی تمامناشدنی از شادی و نیرویی اثرگذار میشوند که بخشی از جامعه را متأثر از خود بهسمت کمال پیشمیبرند. این اثرات در محیط جامعه، محل کار و بازخوردهای کاری، نمود عینی و مستقیم پیدا مینماید.
با آغازهایی عاشقانه میتوانیم به زیباترین شکل ممکن در بهبود کیفیت روحی جامعهی اطراف خود و یا دستکم جامعهای که با ما سر و کار دارد، مفید و مؤثر باشیم.